پیرمرد همچنان به دنبال نخ کاموایی بود
که به چین دامن معشوقهاش مانند بود ...
خیابان سردُ تاریک ...
راستی؛ انتهای خیابان به کجا بود ؟!
در انتهای ِ مه آلود چین های دامن معشوقه اش . .
هووم .. چقدر دور ...چقدر انتظار ... ! -------------مرسی ..
در انتهای ِ مه آلود چین های دامن معشوقه اش . .
هووم ..
چقدر دور ...
چقدر انتظار ... !
-------------
مرسی ..