شنبه 23 خرداد

سلام...



امروز شنبه‌ست

23ُم خرداد


از عید به بعد خیلی قاطی بود همه چی

اما گذشت

به خیر هم گذشت


الان تقریبا 2 ماهِ قرارِ نامزدیُ ازدواجُ گذاشتیم

خوشحالم

خیلی خوشحالم که میخوام برم خونه خودم


ناراحتم هستم

واسه خانواده

من نباشم کی باشون باشه دیگه؟


اونم هم خوشحال هم ناراحت

خیلی استرس داره

جفتمون داریم

 میترسیم

ازینکه میتونیم؟ زندگی پیش میره؟

اونم اینجا؟

با این اوضاع؟


ولی ته دلمون خوبیم

همو داریم 


خیلی خوبه

راستش تا الان خیلی سورپرایزم کرده

آخه میدونین من عاشق سورپرایز شدنم

خیلی مهربونه

آرزوشه بهترین کارارو بکنه واسه عروسیمون

خیلی داره تلاش میکنه

منم تا میتونم کمکش میدم


اما واسه من خودش مهمه

دوس دارم نترسه

دلهره نداشته باشه

میخوام محکم باشه

از خدا خیلی میخوام که این نیرو رو بهش بده

تا الانم خوب پیش رفتیم


خونمون...

آخی

خیلی خوبه

حداقل واسه اول زندگیمون خیلی خوبه

خیلی ذوق داره

این خیلی دلگرمم میکنه


ازینکه هست و دارمش خدارو شکر میکنم


قراره عروس شم ...

دوماد شه...


شب عروسیمون

میشه بهترین شب زندگیمون...


من

با تو


میشیم ما

خونه ی ما

زندگی ما

دقایق ما

لحظه های ما

بوسه هامون

آغوشمون

دستامون


قلبامون...

.

.

.

.