نمیدانم از این پاریسیها چه دیدهای ؛
که اینگونه گیجُ مبهوتی ..!
هنوز هم کنار همان پنجرهمان منتظرم ..
همان ساختمانِ قدیمی ... !
نوشته هات زیباست ... وقتی میخونم یه حس خوبی بهم دست میده ...بالاخره بعد از ظهر که نشد ولی قبل ظهر رسید ... :ط
رضوانِ عزیزم .. مرسی بابت اینکه میخونیم .. خیلی خوشحالم کردی خانومی .. :ط
نوشته هات زیباست ...
وقتی میخونم یه حس خوبی بهم دست میده ...
بالاخره بعد از ظهر که نشد ولی قبل ظهر رسید ... :ط
رضوانِ عزیزم ..
مرسی بابت اینکه میخونیم ..
خیلی خوشحالم کردی خانومی .. :ط