پنجره رو دوس داشت
بخاطر سکوتش
بخاطر این
که بی پروا دنیا رو بهش نشون میداد
چه زنده چه مرده
چه خندون چه گریون
پنجره رو دوس داشت
بخاطر این
که خیلی ساده اما گیرا
عشق بازیه درخت و پرنده رو به پرده میکشید
این که
درخت با یه بوسه ی پرنده
چطور خودشو میباخت
و لختیش رو با
ریختن تک تک برگاش به نمایش میذاشت
پنجره رو دوس داشت
بخاطر این
که وقتی اشکای آسمون خدا
بهش میخورد
باهاشون ملودی ای میساخت
که تو رو بیدار کنه آروم و
بگه
بیدار شو
که خدا باز دلش گرفت ..
بیدار شو که خدا دلداریتو میخواد ..
بیدار شو..
بیدارشو ..
اووم معلومه که هنوز دوسِت دارم :x ؛ دوسِت دارم تا همیشه :**
راس میگیاا چقده میشه پنجره رو دوسش داشت :)
همیشه گفتم بهترینی
هنوزم میگم ... مهربون :**
پنجره دنیامه ..
تمام زندگیم پنجره هاست ..
احترامشون واجبه .. :)
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که مثل حلقۀ چاهی
در انتهای خود به قلب زمین می رسد
و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنگ
یک پنجره که دست های کوچک تنهایی را
از بخشش شبانۀ عطر ستاره های کریم
سرشار می کند.
و می شود از آنجا
خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کرد
یک پنجره برای من کافیست. ( فروغ ). از ته موتورخونه جهنم دوده گرفتم...
شعر عالی بود مرسی..
واااااای مردم از خنده :)))))))
ینی خدا خفت نکنه =)))))
پاییز ُ عصرش .. چقد دوس داری اینارو؟!
زمستونم بد نیستا !! :دی
خاطره دارم باش ..
بهترین دورانمو گذروندم داخلش
زمستونم واسه خودش دوس دارم ^_^
پنجره 75
حسی بهش ندارم حتا وقتی بارون بهش میزنه :-؟؟
وحی؟؟
اینجوری نبودیاااا :دی
خب اونم حسی بهت نداره دل به دل را داره کلا :دددی
جدی میگم
اصلن هیچ حسی نسبت به پنجره ندارم :دی
بیشتر که فک میکنم میبینم به یه پنجره حس خوبی دارم
پنجره ماشین وقتی دارم برمیگردم خونه
دنیا یه جور دیگه میشه از اون پنجره!
خب هرکسی یه جوره دیگه
من پنجره زندگیمه ..
اوهوم .. اونم عالیه
خیلی خوبه ..
مرسی وحی که به فکر انداختیم :)
[گل]وب زیبایی داری به منم سر بزن
متشکر