امروز ،
تو اتوبوس ،
بحث سر این بود که .. :
عجبـــ بارونیـــ ... : ) !
خودارضایی شبانهی ذهنم . . .
شهوت دیوانهوار افکارم .. !
-- خستهام : )
یکم دیوونگی کن ،
من نگات کنم : ) . . .
زخـمها دهـن باز میکنن . . .
وقتی کـسی تنـها میشـــ ه !
زمستان را
بخاطر چتری دوست دارم
که سرپناهش را در باران
قسمت میکنی با من
و هر قدر هم که گرم بپوشی
یقین دارم باز
در صف خلوت سینما خودت را
دلبرانه میچسبانی به من ...
عباس صفاری - خنده در برف ..